کارورزان مارکتینگ مدتهاست که بهفایدهی تهیهی خطمشیهای مارکتینگ متمایز برای کالاهای مختلف تولیدی پی بردهاند. دریکی از معروفترین این طرحها، کالاهای تولیدی به کالاهای راحتی و مصرفی و اختصاصی طبقهبندی میشوند. این طبقهبندی با توجه بهدفعات خرید و اینکه مصرفکنندگان برای بررسی و مقایسهی گزینههای مختلف و به دست آوردن کالایی که با نیاز آنها سازگاری دارد حاضرند چه زحمتی را متحمل شوند، انجام میشود. این طرح به مدیران کمک میکند تا از انتظارات و رفتار مصرفکننده و مدیریت سامانههای توزیع خردهفروشی، درک و آگاهی بیشتر و بهتری به دست آورند. همین طبقهبندی برای مؤسسات خردهفروشی خدمات، از مراکز مالی گرفته تا سالنهای آرایش، نیز کاربرد دارد.
در طبقهبندی عمدهی دیگری کالاها به بیدوام و بادوام تقسیم میشوند. دوام بهطور مستقیم با فراوانی خرید ارتباط دارد و دانستن این نکته خود برای تهیهی خطمشیهای توزیعی و ارتباطی اهمیت دارد. گرچه اجرای خدمات غیر عینی است، لیکن ماندگاری مزایا به فراوانی خرید مجدد مربوط میشود؛ برای مثال، بهاحتمالزیاد، فراوانی خرید شیر قهوه (حداقل اگر دانشجوی معمولی یا قهوه شناس باشید) بیش از مراجعه به آرایشگاه است.
در طبقهبندی دیگری، کالاها به کالاهای مصرفی (کالاهایی که مصارف شخصی یا خانگی دارند) و کالاهای صنعتی (کالاهایی که برای شرکتها یا سازمانهای دیگر کاربرد دارند) تقسیم میشوند. این تقسیمبندی بهرغم وجود پارهای وجوه مشترک، نهفقط به خرید انواع کالاها، که به روشهای ارزیابی کالاهای رقیب و روشهای خرید و اندازهی سفارش خرید و موارد استفادهی واقعی نیز تعمیم داده میشود. این طبقهبندی همچنین به خدمات نیز قابلتعمیم است؛ مثلاً، وقتیکه میخواهید برای کامپیوتر خودتان از خدمات آنلاین بهره بگیرید، تنها شخص تصمیمگیرنده دربارهی اینکه از آمریکا آنلاین استفاده کنید یا از مراکز دیگر، خود شما هستید؛ اما در مورد کارکنان یک شرکت، تصمیم برای انتخاب خدمات آنلاین، مستلزم دخالت مدیران و متخصصان فنی دوایر مختلف است. خدمات بنگاه به بنگاه، همانطور که از اسمش پیداست، گروه بزرگی از خدمات است که بهسوی مشتریان شرکتی هدفگیری شده و گاه ممکن است تنوع آن از امور پرسنلی تا واحد حفاظت و نیز از مدیریت حقوق و دستمزد تا واحد سندبلاست متفاوت باشد.
گرچه طرحهای طبقهبندی مبتنی بر کالاهای تولیدی مفید هستند، اما برای توضیح مباحث کلیدی راهبردی از عمق کافی برخوردار نیستند. ما باید خدمات را به گروههای مرتبط با مارکتینگ تقسیمبندی کنیم و در این حین به دنبال وجوه تشابه میان مشاغل مختلف باشیم. ما میتوانیم از اطلاعات این تقسیمبندیها برای کمک به تهیهی خطمشیهای مارکتینگ که مناسب وضعیتهای خاص خدمات هستند، استفاده کنیم.