امروزه بازاریابی با شیوهای متفاوت از گذشته انجام میگیرد که بازاریابی مدرن نامیده میشود این نوع بازاریابی در موارد زیر نسبت به بازاریابی سنتی متفاوت میباشد؛
- نظر مشتری:
در بازاریابی سنتی نظرات گروه مشتریان مهم است اما در بازاریابی مدرن نظر تکبهتک مشتریان. در بازاریابی سنتی وقتی نظرسنجی انجام میشود نظرات مشتریان و فراوانی آنها در تحقیقات و گزارشها آورده میشود نه نظر تکبهتک مشتریان درحالیکه در بازاریابی مدرن نظر تکتک مشتریان کسب و مورد ارزیابی قرارگرفته و در طراحی و ارائه خدمت و محصول موردتوجه قرار میگیرد.
- تصویر مشتری:
بازاریابی سنتی تصویری روشن از مشتری ندارد؛ اما بازاریابی مدرن به دلیل نیاز به شناخت مشتری و امکانی که فناوری اطلاعات و ارتباطات در اختیار قرار میدهد تصویر روشنی از مشتری، نیازها و خواستههایش در بانکهای اطلاعاتی سازمان داشته و از آن بهره میگیرد. توجه به ارتباطات در بازاریابی و امکان ذخیرهسازی و بهرهبرداری از اطلاعات حاصل از رفتار و خصوصیات مشتری این مزیت را برای سازمان ایجاد میکند که مشتریان خود را بهخوبی بشناسد.
- محصول:
برای سازمانهای پیشین ارائه محصول استاندارد مزیت و سود به همراه داشت؛ اما برای سازمانهای امروزی تولید انبوه سفارشی سود به همراه دارد. در بازاریابی سنتی محصولاتی استاندارد برای مشتریان طراحی و ارائه میشود درحالیکه در بازاریابی مدرن تولید اگرچه بهصورت انبوه صورت میگیرد اما سفارش هر مشتری در آن لحاظ شده است.
- تبلیغات:
در بازاریابی مدرن با توجه به امکانات و رسانههای خصوصی مانند اینترنت، ایمیل و تلفن همراه و دیگر فضاهای اختصاصی مجازی برای هر فرد و پشتیبانی بانکهای اطلاعاتی قوی در این زمینه که فناوری اطلاعات آن را امکانپذیر ساخته است ما شاهد تبلیغات اختصاصی برای یکایک مشتریان هستیم. درحالیکه در بازاریابی کلاسیک تبلیغات برای همه انجام میشود حالآنکه بسیاری از هزینههای تبلیغات مربوط به کسانی میشود که نه در بازار هدف قرار داشتند و نه آن را میدیدند.
- ارتباطات:
در بحث ارتباطات هم ما با دو پدیده جدید در بازاریابی مدرن روبهرو هستیم. یکی اینکه سازمانها دیگر اجازه ندارند بدون مجوز از مشتریان با آنها ارتباط برقرار کنند. حالآنکه در نگرش بازاریابی سنتی بدون توجه به این حق مسلم سازمانها به خود مجوز میدهند تا بر روی تلفن همراه مشتریان بدون اجازه و آگاهی آنها پیام ارسال کنند. از سوی دیگر در این نگرش تنها به ارتباط یکسویه توجه میشود درحالیکه در بازاریابی مدرن تمام تلاشها برای برقراری ارتباطی دوسویه سامان مییابد. سازمانها در تلاشاند تا مشتریان با آنها تماس بگیرند. در این نوع ارتباط است که یادگیری و شناخت مشتری مسیر میشود و میتوان امیدوار بود که ثبت این تماسها در بانکهای اطلاعاتی و پردازش آنها در آینده مزیت آفرین شود.
- سهم:
در بازاریابی سنتی هدف سهم از بازار است درحالیکه در بازاریابی مدرن به دلیل اشباع شدن بازارها و رقابت سخت میان رقبا سازمانها به دنبال افزایش سهم خود از سبد مشتریان فعلی هستند. تحقق این سهم به دلایلی چون: هزینه کمتر مشتریان فعلی، وفاداری آنها و تثبیت سودآوری آنها و آشنایی با نیازها و خصوصیات مشتریان تحقق سود سازمانها را بیشتر از گذشته امکانپذیر ساخته است.
- هدف:
هدف در بازاریابی مدرن با کلاسیک از دو تغییر اساسی برخوردار است. یک اینکه هدف در این بازاریابی توجه به مشتریان سود ده بازار هدف است درحالیکه در بازاریابی کلاسیک معیاری برای سوده دهی به معنای کنونی آن وجود ندارد و بنابراین بر تمامی مشتریان بازار هدف تکیه میشود. از سوی دیگر امروزه نگهداری مشتریان اولویت اول سازمانها است نه جذب آنها.
- نگرش به بازاریابی:
درگذشته بازاریابی اصولاً فعالیتی هزینه زا تلقی میشد. تبلیغات، تحقیقات، پیشبرد و ترویج و … تماماً فعالیتهایی هزینه زا محسوب میشدند حال اینکه در شرایط فعلی و بدون انجام درست فعالیتهای بازاریابی و استراتژیهای اثربخش امکان بقا و رشد وجود ندارد لذا امروزه بازاریابی یک سرمایهگذاری محسوب میشود که در صورت انجام اثربخش و کارای آن میتوان امیدوار بود که سازمان به اهداف خود نائل آید.
انتهای پیام/ yjc