مارکوس باکینگهام Marcus Buckingham به دلیل کارش بر روی نقاط قوت، این ایده که تمرکز بر روی نقاط قوت فرد سازندهتر از تمرکز بر روی نقاط ضعفش میباشد، معروف شده است. او بنیانگذار و مدیرعامل شرکت مارکوس باکینگهام میباشد. باکینگهام نویسنده یا نویسندهی مشترک هفت کتاب پرفروش بوده است. در اولین کتابش، تمام قوانین را بشکنید: بزرگترین مدیران دنیا چهکاری را متفاوت از بقیه انجام میدهند او بیان میدارد که قوانین، ویژگیهای مثبتی نظیر اصالت را که موجب عملکرد بهتر میشود سرکوب میکند. این کتاب بر پایه هشتادوهشت هزار مصاحبه شرکت نظرسنجی گالوپ با مدیران است. کتابهای بعدیاش شامل حالا، نقاط قوتت را کشف کن و نقاط قوتت را به کار بگیر بودند. او همچنین ابزار ارزیابی شخصی با عنوان یابنده نقاط قوت را نیز ابداع کرده است.
به گزارش آژانس مارکتینگ هورموند، وی بر پایهٔ دادهها و آمارهای مبسوطی که از طریق گفتگو با کارگران و کارمندان گوناگون در سرتاسر دنیا به دست آورد به این عقیده و بینش رسید که انسانها از طریق یافتن و تکیه بر توانمندیهایشان است که میتوانند به بهترین نتیجههای دلخواه زندگیشان برسند، نه از طریق تمرکز و تکیه بر روی ضعفها و کمبودهای خود دانسته. مارکوس دانشآموخته رشتهٔ علوم سیاسی و اجتماعی در کالج پمبروک در دانشگاه کمبریج است. موفقیت از دیدگاه باکینگهام، با تکیه زدن بر آنچه در ما نسبت به دیگران منحصربهفرد است و استفاده از آن ایجاد میشود. سایر کتابهای وی شامل اولین چیزی که باید بدانید و حقیقت در مورد شما، راز شما برای موفقیت میباشد. آخرین کتابش برجسته بودن با ابزار ارزیابی شخصی آنلاین منتشرشده است تا به خوانندگان کمک کند نقشهای قوی خود را شناسایی کنند که وقتی باهم ترکیب میشوند رهبر واقعی را نشان میدهند.
مارکوس باکینگهام در سال ۲۰۰۸ مشاور رئیس بخش منابع انسانی فیسبوک بوده است. او که پیشازاین بهعنوان تحلیلگر در موسسه معتبر گالوپ کار میکرد، تحقیقاتی همراه با همکارانش انجام داد تا مشخص کند چگونه بهترین مدیران جهان تیمهای خود را مدیریت میکنند. او آن زمان این تحقیق را روی ۸۰هزار مدیر در ۴۰۰ شرکت انجام داد. نتایجی که او و تیمش به دست آوردند، نشان داد که مدیران با کمی تغییر دیدگاه میتوانند به بهرهوری بالایی در سازمان خود برسند. فیسبوک نخستین شرکت مهم و بزرگی بود که به نتایج این تحقیقات بها داد و از آنها برای مدیریت بهتر استفاده کرد. حضور مارکوس باکینگهام در فیسبوک بهعنوان مشاور دقیقاً به همین دلیل است. ازنظر باکینگهام دو اصل مهم و اساسی وجود دارد که بهترین مدیران آنها را رعایت میکنند؛
- وظیفه شخص مدیر است که فرهنگ تیمی را در مجموعهاش ایجاد کند: به باور باکینگهام اینکه میگویند شرکتها یک فرهنگسازمانی واحد دارند افسانهای بیش نیست. ازنظر باکینگهام آنچه شرکتها دارند چندین فرهنگ تیمی است که مدیران شخصاً آنها را ایجاد میکنند. باکینگهام با مثال آوردن از فیسبوک میگوید، تجربه کارمندان از کار کردن در هر شرکتی کاملاً به این امر بستگی دارد که مدیرشان چه کسی باشد و چقدر بلد باشد که فرهنگسازمانی در مجموعهاش ایجاد کند.
به گفته باکینگهام، مدیر اجرایی ارشد فیسبوک یعنی خانم شریل سندبرگ شبها به این پرسش پاسخ میدهد که آیا مدیران مجموعه ما بهاندازه کافی خوب بودند؟ چون اگر مدیران این سؤال را از خود نپرسند، کارمندان میروند و درنتیجه محصولی هم در کار نخواهد بود.
مدیران ارشد فیسبوک تصمیم گرفتند کارمندانشان را بررسی و مشخص کنند که کدام شاخصه مدیران باعث رشد کارمندان میشود. بهاینترتیب بهترین صفات مدیران معلوم میشد: آنها مراقب اعضای تیمشان بودند، فرصت برای رشدشان فراهم میکردند، انتظارات و اهداف مشخصی داشتند، بازخوردهای منظم و قابلاجرا ارائه میدادند، منابع مفید در اختیار کارمندان میگذاشتند، مسئولیت پاسخگویی به آنها را میآموختند و کارهای برجسته را تشخیص میدادند.
به گفته باکینگهام در فیسبوک هر چیزی یک رهبر برای تیم دارد و این دیدگاه در شرکتها کم پیدا میشود. بسیاری از شرکتها فکر میکنند که همه کارها را میتوان از مرکز اصلی کنترل کرد. - نقاط قوت کارکنان باید پرورش یابد و نقاط ضعف تاحد زیادی نادیده گرفته شود: گولر، بهعنوان رئیس بخش منابع انسانی فیسبوک پذیرای فلسفه مدیریتی «یک سایز برای همه» است. باکینگهام میگوید: مدیران خوب در سنجش آنچه کارمندانشان بهخوبی انجام میدهند و گسترش آن نقطه قوت برای پیروزی تیم، عملکرد درخشانی دارند. بهترین مدیران، مدیرانی هستند که در این زمینه خوب عمل میکنند. آنها با کارمندان شطرنج بازی میکنند و آنها را شکل مهرههای شطرنج یعنی اسب، فیل، رخ، ملکه و… میبینند.
شطرنجی دیدن کارمندان به آنها کمک میکند که در گود بمانند و اثرگذاریشان در تیم بیشتر شود. به گفته باکینگهام ازنظر خیلیها این ایده که یک مدیر از طریق فراهم کردن شرایط برای رشد کارمند و برجسته کردن نقاط قوتش میتواند بازگشت سرمایهاش را ببیند یک اشتباه بزرگ است؛ اما مدیران فیسبوک عقیدهای غیرازاین دارند. آنها معتقدند این بهترین راه برای بازگشت سرمایه است. این دو اصل مهم اگر در نظر گرفته شود میتواند کارمندان بیکفایت را به کسانی تبدیل کند که انرژی و انگیزه کار پیدا میکنند و میتوانند با کمک فرهنگسازمانی و برجسته شدن نقاط قوت به پیشرفت خود و سازمانشان کمک کنند.