بازاریابی تجربی از طریق انتقال ویژگیها و مزایای محصول و مرتبط کردن آن با تجربیات منحصربهفرد برای مشتری میباشد. بازاریابی تجربی تأثیر بسیار مطلوبی در پیشبرد فروش خواهد گذاشت. البته بازاریابی تجربی تنها بر فروش تمرکز ندارد و هدف آن نشان دادن این موضوع است که چگونه یک برند میتواند زندگی مصرفکننده را غنی و پربار سازد.
برای مشخص شدن این موضوع به مورد کاوی زیر توجه کنید:
امریکن اکسپرس (American Express) حامی قدیمی مسابقات تنیس امریکا در سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفت پشتیبانیهای مالی خود را توسعه داده و در قلب نیویورک، منهتن نام خود را مطرح نماید. امریکن اکسپرس با تبدیل سالن ورزشی راکفلر به سالن تنیس و اختصاص یک صفحهنمایش ۲۵ فوتی برای پوشش تصویری مسابقهها، بهشتی را برای دوستداران ورزش تنیس به وجود آورد.
این سالن با برخورداری کلیه امکانات میتوانست بهعنوان فضایی مناسب برای برگزاری نمایشگاهها و سایر رویدادهای فرهنگی و ورزشی مورداستفاده قرار گیرد. بسیاری از ردیفهای صندلی صرفاً برای دارندگان امریکن اکسپرس در نظر گرفتهشده بود و این شرکت با برگزاری قرعهکشی، برخی از مشتریان خود را به تماشای مسابقات بینالمللی تنیس دعوت میکرد. هدف اصلی از این اقدام، معرفی امریکن اکسپرس بهعنوان برند ارائهدهنده تجربیات متمایز و نه دریافت پول بوده است.
ایده پردازان این روش بازاریابی معتقدند که اکنون در آستانه ورود به اقتصاد مبتنی بر تجربه قرار داریم. در این عصر جدید اقتصادی تمامی کسبوکارها باید بتوانند رویدادها و تجربیات خاطرهانگیزی را برای مشتریانشان فراهم آورند.
اگر درازای فروش مواد اولیه کسب درآمد میکنید، کالا محور هستید. اگر درازای فروش محصولات و داراییهای مشهود فعالیت میکنید، محصول محور هستید. اگر به مشتریان خدمات اراده میکنید، خدمت محور هستید؛ و اگر درازای زمانی که مشتری در کنار شما صرف میکند درآمد کسب میکنید تنها در این شرایط است که به کسب و کار مبتنی بر تجربه پا گذاشتهاید. هرچقدر شرکت قادر باشد تجربهای مطلوب و بهیادماندنی برای مشتریان فراهم کند و از فناوریهای اطلاعاتی، برندها، ارتباطات یکپارچه بازاریابی و انواع سرگرمیها در این راستا بهره گیرد، میتواند موفقیتهای بیشتری را در بازارهای جهانی کسب کند.
پنج نوع از تجربیات، حواس، احساسات، تفکرات، فعالیتها و روابط، در ادراکات مصرفکنندگان از برند نقش حیاتی دارند. شیوههای ارائه این تجربیات مانند ارتباطات، طراحی هویت بصری و کلامی، حضور محصول، برندسازی مشارکتی، رسانههای الکترونیک و نیروهای فروش میتوانند بهعنوان جزئی کلیدی در کمپینهای بازاریابی شرکت شناخته شوند.
مصرفکنندگان به دنبال این هستند که به شیوههای مختلف سرگرم، تحریک و تهییج شده و با شیوههای خلاقانه، تفکرات و فعالیتهای روزمره خود را به چالش بکشانند.