استراتژی کسب و کار الکترونیکی
برای اتخاذ استراتژی کسب و کار الکترونیکی 6 تصمیم متوالی و مرتبط به هم شامل موارد زیر وجود دارد:
- تحلیل فرصت های بازار: موفقیت در استراتژی کسب و کار الکترونیکی بستگی به درک عمیق از موقعیت بازار در درازمدت و کوتاهمدت دارد. منظور از بازار شامل فروشندگان و خریدارانی است که آینده مبادلات سازمان را شکل میدهند.
- مدلهای تجاری: یک مدل تجاری نشاندهنده محتوا، ساختار و مدیریت تعاملات و مبادلات بین یک شرکت و شرکتهای همکار با مشتریان میباشد. مدلهای تجاری در سازمان نقش حلقه واسط بین استراتژیها و فرآیندهای کسب و کار در سازمان را بازی میکنند و مابین دو مقوله راهبردهای تجاری از فرآیندها و برنامههای عملیاتی، ارتباط کارا ایجاد میکنند. درواقع طراحی مدل کسب و کار الکترونیکی معادل با عملیاتی سازی و معماری یک راهبرد کلی در شرکت است تا از این طریق راهنماییهای لازم در جهت اجرای فرآیندهای کسب و کار و سیستمهای اطلاعاتی ایجاد شود.
- مبادلات با مشتری: در این مرحله سازمان باید به این سؤالات پاسخ دهد: چگونه سازمان وارد بازار شود و مشتریان جدید به دست آورد؟ چگونه اطلاعات مشتریان را گردآوری کند و نیازهای مشتریان را شناسایی کند؟ بنابراین در این مرحله، سازمان باید برنامههای عملیاتی خود را بر مبنای کسب اعتماد و وفاداری مشتریان تنظیم کند. سازمان باید تصمیم بگیرد که چگونه باید این مکان را به مشتریان بدهد تا در کمترین زمان ممکن سفارش خود را ارائه داده و سپس با کمترین هزینهبر جریان سفارش خود تا زمان تحویل گرفتن کالا نظارت داشته باشند.
- ارتباطات بازار: در این مرحله سازمان در مورد چگونگی ارتباطات بازار تصمیم میگیرد و سعی دارد مدیریت زنجیره عرضه را یکپارچه کند تا سازمان به توسعه کسب و کار الکترونیکی نائل آید.
- پیادهسازی: درصورتیکه مدیریت کسب و کار الکترونیکی استراتژی موردنظر را انتخاب کرد، باید به بهترین نحو آن را پیاده کند و منتظر نتیجه باشد. در این میان مدیر کسب و کار الکترونیکی باید از تمام منابع سازمان برای اجرای استراتژی انتخابی استفاده کند.
- ارزیابی: مدیریت کسب و کار الکترونیک بعدازآنکه استراتژی انتخابی در سازمان پیاده شد، باید منتظر نتیجه باشد و سپس به ارزیابی استراتژی اتخاذشده بپردازد.
انتهای مطلب/ لینک محتوا