مشخصات تعیین قیمت و موقعیت با مقایسه مابین میانگین درصد تفاوت قیمت شرکت با سایر رقبا که استراتژی متفاوتی دارند، آغاز میگردد. اگر قیمت بهعنوان تنها مزیتی که در کالا و خدمات باشد ظاهر گردد، اختلاف موجود باید برای مشتریان بالقوه قابلتوجه باشد، بدین معنی که اصطلاح درصد تفاوت قیمت به مقدار حساسیتی که قیمت نسبت به تقاضای بازار از خود نشان میدهد بستگی دارد.
بهطور مثال تفاوت قیمت در عمدهفروشی فولاد بسیار ناچیز است اما در خردهفروشی عطر نسبتاً زیاد میباشد. بهمحض اینکه یک ایده عمومی در این مورد شکل گرفت، قیمت با سایر رقبا و تأمینکنندگان با استراتژیهای متفاوت مقایسه میگردد. این بدین معنی است که استراتژی قیمتگذاری برای هر کالا و یا خدمت باید به کار گرفته شود و برای آن باید مقدار کاهش نرخ و صدور صورتحساب خدمات اضافی را نیز در نظر گرفت. استراتژی قیمتگذاری باید شامل اصول زیر باشد؛
- جهت پایین نگهداشتن هزینه در کارخانههایی که از استراتژی قیمت تبعیت میکنند باید برای مشتریانی که مقادیر زیادی از محصولات را خریداری میکنند پاداش در نظر گرفته شود. سفارشها و خریدهای کوچک بهخصوص اگر دارای تنوع زیادی باشند با جبران افزایش قیمت روبرو میگردند. مشتریان دائمی که دارای تقاضای ثابت و دائم هستند باید بهطور مطلوب و در موقعیت مناسب تشویق گردند.
- هرگونه خدمات اضافه، فرایند موردنظر را پیچیدهتر میکند و درنتیجه باعث افزایش هزینه میگردد و به همین دلیل اگر هزینه اینگونه خدمات را در هزینه متغیر در نظر بگیریم، دچار اشتباه خواهیم شد. خدمات بیشتر نیاز به سرمایهگذاری اضافه و افزایش بار مالی برای مدیریت دارد، پس با جلوگیری از افزایش قیمت، مشتریان را تشویق به خرید خواهیم کرد. هزینه ثابت شامل فروش به مشتری بوده و قیمتها برای چنین خدماتی باید بر اساس قیمت تمامشده در نظر گرفته شود.
انتهای مطلب/ لینک محتوا