کسب و کار در مسیر صحیح ...

یک برنامه استراتژیک ارتباطات اثربخش، دارای ویژگی های خاصی هست؛ ویژگی هایی که هم در مورد سازمان‌های بزرگ و کوچک و هم سازمان‌های بازرگانی و غیرانتفاعی قابل پیاده‌سازی باشند، در ادامه به بیان ویژگی های یک برنامه استراتژیک ارتباطی می‌پردازیم:

  • یک برنامه استراتژیک ارتباطات هم با قوانین و مقررات و هم با الگوی تقاضای مشتریان سازگار است. سازمان‌ها می‌بایست خود را در قبال افکار عمومی مسئول بدانند. انتظارات افکار عمومی در مورد عملکرد با کیفیت و ایجاد امکان ارتباط باز توسط سازمان‌ها رو به افزایش است. اگر سازمان‌ها همواره در راستای ارائه محصولات و خدمات با کیفیت کوشا باشند، در درازمدت موفق خواهند شد. همه سازمان‌ها در محیط رقابتی مشغول فعالیت هستند. مشتریانی که در معرض تبلیغات و امتیازات ارائه‌شده توسط رقبا هستند نسبت به سازمانی که در راه کسب رضایت آن‌ها کوششی مستمر و مداوم داشته است وفادار باقی می‌مانند.
  • ایجاد ارتباط اثر یخش مستلزم همکاری مداوم بخش‌های روابط عمومی و بازاریابی است. هر دو حوزه می‌بایست در عرصه برنامه‌ریزی ارتباطات راهبردی نقشی مساوی و پررنگ داشته باشند.
    فلسفه مصرف‌کننده بر تمامی جنبه‌های زندگی اجتماعی حاکم شده است و در چنین محیطی سازمان‌هایی موفق می‌شوند که رویکرد مشتری مدار داشته و متوجه منافع افکار عمومی باشند. مردم از سازمان‌هایی که در خدمت منافع و نیازمندی‌هایشان باشند پشتیبانی می‌کنند.
  • ارتباطات سازمانی تابع بالاترین استانداردهای اخلاقی صداقت، صحت، حرمت، حقیقت و منافع عمومی است. بسیاری از سازمان‌ها مجموعه ضوابط و کدهای اخلاقی را ناظر بر عملکرد خود وضع نموده‌اند.
  • ادغام‌ها، کوچک‌سازی‌ها، تجدید ساختارها، جمله سازمان‌های تجاری و غیرانتفاعی را به سمت بهره‌برداری از منابع ناب سوق داده است و دوباره‌کاری، تکرار و شکل‌گیری فعالیت‌های تکراری درنتیجه مجزا ساختن مطلق بازاریابی و روابط عمومی آن‌قدر هزینه زا است که سازمان‌ها هرچه بیشتر از آن دوری می‌جویند.
  • ارتباطات راهبردی بخشی از کارکرد مدیریت و فرآیند تصمیم‌گیری سازمان است، راهبرد ارتباطات ریشه در مأموریت سازمان دارد و در خروجی عملکرد سازمان چیزی فراتر از درآمد یا سود کسب شده است، منظور میزان موفقیت سازمان در تحقق اهداف و مأموریت تعریف شده است. طراحان راهبرد، مسیر را مشخص می‌کنند، هدف‌گذاری می‌کنند و نتایج عملکرد را ارزیابی می‌نمایند.
  • بسیاری از تحولات رسانه‌ای بر شیوه‌های ارتباطی سازمان تأثیرگذار هستند. رسانه‌های جمعی آن‌قدر بخش‌بندی شده‌اند که دیگر هیچ‌کدام بر دیگری سلطه ندارد. مرز میان برنامه‌های خبری و سرگرمی مبهم‌تر از گذشته شده است. ضمن آنکه هزینه‌های سرسام‌آور تبلیغات رسانه‌ای، سازمان‌ها را بر آن داشته تا توجه بیشتری به تکنیک‌های روابط عمومی مبذول دارند.
  • ارتباطات راهبردی از ابزارهای متعدد برگرفته از حوزه‌های تخصصی مختلف ارتباطات برای ایجاد رابطه با گروه‌های مختلف مخاطب بهره می‌گیرد. فناوری‌های نوین این امکان را فراهم کرده تا در کنار رسانه‌های عمومی از ابزارهای ارتباطی اختصاصی و هدفمندتر استفاده شود.
  • راهبرد در یک فضای رقابتی مبتنی بر “ارتباطات دوسویه پیش نگرانه” هست که در آن این سازمان است که ابتکار عمل در طرح ریزی و برقراری ارتباط با طرف‌های موردنظر خود را در دست دارد. این رویکرد به‌جای گفتار یک‌جانبه بر گفت‌وگوی دوجانبه مبتنی است.
  • امروزه سازمان‌ها بیش از گذشته به اهمیت ارتباطات بلندمدت متقابلاً سودآور بین سازمان‌ها و افکار عمومی پی برده‌اند. فعالان روابط عمومی از گذشته این موضوع را می‌دانستند و کارشناسان بازاریابی نیز اخیراً بر بازاریابی ارتباطی تأکید می‌ورزند.

انتهای مطلب/