اولین قدم در اینفلوئنسرمارکتینگ شناسایی اینفلوئنسرها است. اینفلوئنسرها به بخش‌های جداگانه خاصی در بازار تقسیم می‌شوند و به‌عنوان کانال برای کل بخش هدف مورد استفاده قرار می‌گیرند. درحالی‌که فهرستی از اینفلوئنسرهای عمومی وجود دارد، اما به‌عنوان هدف برنامه یک تجارت در بخش خاص کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. سایت‌هایی وجود دارند که هنگامی‌که کمپین خود را طراحی کرده‌اید می‌توانید اینفلوئنسرهایی را که مشتاق هستند در کمپین شما شرکت کنند، پیدا کنید همچنین می‌توانید با استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌توانید اینفلوئنسرها را بر اساس کلیدواژه‌ها یا کسانی که متعلق به صنعت خاصی هستند را بیابید.

سرویس‌های تحت وب می‌توانند برای به دام انداختن سایت‌هایی که بر اساس شبکه‌های اجتماعی کار می‌کنند استفاده شوند. در این شبکه‌های اجتماعی کاربران می‌توانند روی مخاطبان خود تأثیرگذار باشند. درنهایت شرکت مارکتینگ تأثیرگذار از تأثیرگذاران می‌خواهد تا با استفاده از محصولات یا سرویس‌های یک شرکت خاص بر روی شبکه‌های اجتماعی خود محتوا ایجاد کرده و آن را به بحث بگذارند. سپس مشتریان می‌توانند استفاده از محصولات شرکت را از طریق کسی که روی آن‌ها تأثیر داشته است ببینند. علاوه بر این، تکنیک‌های تحقیق در بازار می‌توانند برای شناسایی اینفلوئنسرها، با استفاده از معیارهای پیش تعیین شده برای تعیین میزان و نوع اینفلوئنسر استفاده شوند.

بیشتر نوشته‌ها در مورد اینفلوئنسرها متمرکز بر بازار مصرف‌کننده است؛ و دید کمتری نسبت به اینفلوئنسرهای B2B وجود دارد. تمایز کلیدی بین مصرف‌کننده و بازارهای تجاری این است که بیشتر تمرکز بازار مصرف‌کنندگان بر نفوذ خود مصرف‌کننده است. این به این دلیل است که ارتباطات شفاهی در محیط مصرف‌کننده شایع است. در مارکتینگ B2B، اینفلوئنسرها افرادی هستند که بر فروش تأثیر می‌گذارند، اما معمولاً از تصمیم خرید واقعی حذف می‌شوند. مشاوران، تحلیلگران، روزنامه‌نگاران، دانشگاهیان، رگولاتورها، سازمان‌های استاندارد، نمونه‌هایی تأثیرگذار بر کسب‌وکار هستند.

همه عوامل تأثیرگذار بر کسب و کار یکسان نیستند. بعضی از نفوذ بیشتری نسبت به دیگران دارند و برای ایجاد تمایز میان تأثیرگذارترین و افراد کمتر تأثیرگذار، باید از مکانیسم رتبه‌بندی استفاده کرد. بدین ترتیب مدلی برای رتبه‌بندی تأثیرگذاری بر کسب‌وکار ایجاد شده است؛

  • دسترسی به بازار: تعداد افراد واحدی توانایی ارتباط با آن را دارند.
  • استقلال: آیا اینفلوئنسر علاقه‌مند به تبلیغ یک دیدگاه خاص است یا خیر.
  • فراوانی تأثیر: تعداد فرصت‌هایی که یک فرد باید بر تصمیمات خرید تأثیر بگذارد.
  • تخصص: چقدر اینفلوئنسر در آن موضوع تخصص دارد.
  • متقاعدکنندگی: میزان نتیجه در نادیده گرفتن مشاوره اینفلوئنسر.
  • سختی نقش: میزان تأثیری که در طول چرخه حیات تصمیم‌گیری اعمال می‌شود.

انتهای مطلب/