کسب و کار در مسیر صحیح ...

ابزارهای دیجیتال باورهای برندینگ ما را زیر ذره بین قرار می دهند و در نخستین قدم ساخت یک برند قدرتمند، شناخت عمیقی از مصرف کننده به دست می دهند. همچنین افکار و رفتار انسانی را گسترش می دهند و به اهمیت آن اضافه می کنند. بهترین برندها از این ابزارهای دیجیتال استقبال می کنند تا درک شفاف تری از آنچه مصرف کنندگان می گویند و انجام می دهند و آن چه می خواهند و نیاز دارند، به دست بیاورند. آن ها از این ابزارها برای جمع آوری دیدگاه ها استفاده می کنند. تمام سازمان های صاحب برند باید این نکات را مدنظر قرار بدهند:

  1. تا جایی که می توانید درباره ابزارهای دیجیتال بیاموزید. از این ابزارها به خوبی استفاده کنید زیرا به شما امکان می دهند که وقایع آنلاین را ببینید و بشنوید. سازمان خود را از تمام مسائل مربوط آگاه کنید. در حال حاضر دو نوع اصلی از این ابزارها وجود دارند: ابزارهای پیگیری و تحلیل. ابزارهای پیگیری ابزارهایی خودکار و کلیدواژه محور هستند که اخبار، وبلاگ ها، وب سایت ها، گروه های کاربران، نقد و بررسی ها و سایت های شکایت های مشتری را جستجو می کنند. کلیدواژه ها باید شامل توصیف گرهای مثبت و منفی از برند، شرکت و رقبای شما باشند. هشدار یاهو و گوگل و همچنین RSS های صنعت محور را می توانید بلافاصله وقتی در اینترنت ظاهر می شوند، در ایمیل خود دریافت کنید یا این که تناوبی دلخواه به دریافت آن ها بدهید. از سوی دیگر، ابزارهای تحلیلی عبارتند از : پردازشگرهای طبیعی زبان، تحلیل گرهای متن و تحلیل گرهای عواطف که به شما کمک می کنند احساسات و عواطف کلی موجود در نظرات مصرف کنندگان را رمزگشایی کنید.
  2. نوعی فرهنگ شنیدن ایجاد کنید. به بیان ساده تر باید مسئولیت شنیدن و یادگیری را میان افرادی از سازمان تقسیم کنید که از آن سود بیشتری می برند. فایده ای ندارد که یک گروه چشم و گوش بسته را مسئول بازبینی وبلاگ ها، تالارهای گفتگو و پیام ها کنید تا هرچه دیده و شنیده اند را در دفترهای خود نگه دارند. بخش های مارکتینگ، مالی، عملیات، توسعه محصولات و خدمات مشتری همگی می توانند از موهبت دیدن و شنیدن مستقیم وقایع آنلاین بهره مند شوند و این فرصت را داشته باشند که با همکاران خود و مصرف کنندگان تبادل نظر کنند. وقتی هریک از بخش های سازمان اشراف مستقیمی به تجربه ها و دیدگاه های مشتریان داشته باشد، آسان تر می توان زمام امور را در دست گرفت، پیش از آن که از دست برود.
  3. درخواست ورودی از مشتری: با این که پایش مصرف کنندگان امری حیاتی است، گام بعدی را بردارید و از آن ها بازخورد بخواهید. این کار به شما امکان می دهد که کنترل اوضاع را به دست بگیرید و برای گفتگوها مطلب، عامل و مکانی مناسب فراهم کنید. برای نمونه، آزمایش نسخه بتا با کمک مخاطب، تکیه گاه اصلی اغلب نرم افزارهای جدید گوگل است. نظرسنجی از مخاطب در خلق تبلیغات یکی دیگر از محرک های جلب مشارکت مشتری است، مانند رقابت هایی که مصرف کنندگان را تشویق می کنند داستان های خود را از برند بازگو کنند. یکی از ساده ترین و باارزش ترین روش های دریافت بازخورد این است که در وب سایت برند خود یک بخش «رده بندی ها و نقد و بررسی ها» ایجاد کنید؛ بخشی که به تدریج محبوب تر می شود و افراد بیشتری انتظارش را دارند. شاید غیرمنطقی به نظر برسد، اما نباید فکر کنید که قرار است کنترل اوضاع را از دست بدهید. هرچه بیشتر سختگیری کنید، کمتر یاد خواهید گرفت و قدرت کمتری برای تسکین رفتارهای منفی خواهید داشت. هرچه راحت تر برخورد کنید و درجات مشارکت سازمانتان بالاتر باشد، برندتان نفع بیشتری خواهد برد.
  4. تعیین کنید تاثیرگذارترین تاثیرگذاران آنلاین برندتان چه کسانی هستند. وقت کافی اختصاص دهید و تمام صداهای آنلاین را دقیقا پایش کنید و آن چند مورد منطقی و خردمندانه را از میان آن همه ایده های بی معنی جدا کنید. خواهید دید منابع کلیدی آنلاینی وجود دارند که اهمیتشان از بقیه بیشتر است. یک قدم دیگر بردارید و سابقه این افراد را در کنار دیگرفعالیت های آنلاین آن ها بررسی کنید تا مطمئن شوید بی طرف هستند. برنامه ای برای دسترسی به وبلاگ نویسان تنظیم کنید. وقت بگذارید و آن هایی را که بیشترین تاثیر را روی نظرات مصرف کننده می گذارند به مشارکت در یک مناظره معنادار دعوت کنید. از آن ها دعوت کنید تا نسخه های بتای محصولاتتان را بیازمایند یا آن ها را مرور و نقد و بررسی کنند. آن ها را در چرخه بسته های روابط عمومی، ارسال اخبار شرکت و دعوتنامه های رویداد قرار دهید. آن ها را به مبلغان برند خود تبدیل کنید زیرا خودشان دوست دارند باشند و باید باشند. هدف این است که برای بهبود اوضاع، بیشتر گوش بدهید.

انتهای مطلب/