با شتاب گرفتن نوآوری های تکنولوژیکی، شرکت های مد این فرصت را دارند که به مشتریان خدمات بهتری ارائه دهند و در عین حال کسب و کاری کارآمدتر، پاسخگوتر و مسئولیت پذیرتر ایجاد کنند. با کسب و کار دماوند همراه شوید تا به بررسی وضعیت فناوری مد در سال ۲۰۲۲ بپردازیم؛
در سال ۲۰۲۱، شرکت های مد بین ۱.۶ تا ۱.۸ درصد از درآمد خود را در فناوری سرمایه گذاری کردند. پیش بینی می شود تا سال ۲۰۳۰ این رقم بین ۳.۰ تا ۳.۵ درصد افزایش یابد. پشت این افزایش پیشبینیشده، اعتقاد بسیاری وجود دارد که فناوری میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند – در فعالیتهای رویارویی با مشتری، جایی که شرکتها تا به امروز بیشتر تمرکز کردهاند، و به طور فزایندهتری، در عملیات. فن آوری هایی مانند روباتیک، تجزیه و تحلیل پیشرفته، و برنامه های کاربردی در فروشگاه ممکن است به ساده سازی فرآیندها و پشتیبانی از پایداری و همچنین ایجاد یک تجربه استثنایی مشتری (نمایشگاه) کمک کنند.
تعامل دیجیتالی مصرفکننده در طول همهگیری کووید-۱۹، در نتیجه ساعتهای بیشتر آنلاین، عادات خرید جدید و افزایش علاقه به بازی و دنیای مجازی به شدت افزایش یافت. در سال ۲۰۲۱، مردم به طور متوسط کمتر از چهار ساعت را با تلفن همراه خود سپری کردند که شامل حدود دو ساعت و نیم پیمایش در رسانه های اجتماعی است. از بین مشتریان مد که در سال ۲۰۲۱ به کانالهای خرید آنلاین رفتند، ۴۸ درصد گفتند که همهگیری دلیل آن بوده است، ۲۷ درصد راحتی و ۱۱ درصد در دسترس بودن محصول و تبلیغات را ذکر کردهاند. این بیماری همه گیر همچنین روابط برندهای دیجیتال را تقویت کرد، به طوری که ۷۲ درصد از مشتریان گزارش دادند که در سال ۲۰۲۱ با برندها به صورت آنلاین تعامل داشته اند. در سال پیش رو، با کاهش محدودیت ها در برخی مناطق جغرافیایی، تعاملات دیجیتال احتمالاً به طور متوسط در حدود ۶۶ درصد تثبیت خواهد شد.
با نگاهی به آینده، تأثیر فناوری بر زندگی مردم ممکن است تسریع شود. تجزیه و تحلیل مک کینزی نشان می دهد که تا سال ۲۰۲۴، هوش مصنوعی می تواند بیش از نیمی از تعاملات انسان با رایانه ها را تقویت کند. بلافاصله پس از آن، بیش از ۷۵ درصد از داده های تولید شده توسط شرکت ها می توانند توسط محاسبات ابری یا لبه پردازش شوند. این یک پایه منعطف تر و مقیاس پذیرتر را ارائه می دهد که برندها می توانند به طور بالقوه پیشنهادات فناوری خود را ایجاد کنند. انتظار می رود تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۸۰ درصد از جمعیت جهان به شبکه های ۵G دسترسی داشته باشند. از جمله امکان اتصال سریعتر و انتقال داده در دستگاه های اینترنت اشیا.
پتانسیل عملیاتی فناوری روز به روز آشکارتر می شود. تجزیه و تحلیل مک کینزی نشان میدهد که شرکتهای مد که اکنون هوش مصنوعی را در مدلهای کسبوکار خود تعبیه کردهاند، میتوانند تا سال ۲۰۳۰ شاهد افزایش تجمعی ۱۱۸ درصدی در جریان نقدینگی باشند. در مقابل، آنهایی که در سرمایهگذاری در فناوری دیجیتال کندتر هستند، عقب خواهند ماند و ممکن است شاهد کاهش نسبی ۲۳ درصدی باشند. . طی سه سال آینده، حوزههای بالقوه کلیدی که مدیران مد میتوانند در آن سرمایهگذاریهای دیجیتالی انجام دهند، شخصیسازی، فناوریهای فروشگاه، و مدیریت زنجیره ارزش انتها به انتها هستند – حوزههایی که دیجیتال میتواند تفاوت واقعی در عملکرد ایجاد کند.
پنج موضوع کلیدی فناوری مد
از آنجایی که مدیران صنعت مد در نظر دارند که چگونه منابع فناوری خود را به حداکثر برسانند، مککینزی و کسب و کار مد پنج موضوع کلیدی را شناسایی کردهاند که میتواند به صنعت کمک کند تا برخی از چالشهای مبرم را برطرف کند، و همچنین فرصتهای بالقوه را باز کند: بررسی واقعیت متاورز، فراشخصیسازی، فروشگاههای متصل، پایان ارتقاء به انتها و ابتدا، و قابلیت ردیابی .
بررسی واقعیت متاورس: (Metaverse reality check) ارزش بازاریابی مد دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) ممکن است اکنون واضح باشد، اما برندهای مد باید فرصتهای عینی را از تبلیغات تبلیغاتی جدا کنند تا جریانهای درآمدی پایدار ایجاد کنند که از طریق تعامل رو به رشد مصرفکننده با متاورس ارائه میشود.
فراشخصی سازی: (Hyperpersonalization) برندها به زرادخانه رو به رشدی از ابزارها و فناوریهای شخصیسازی دسترسی دارند تا نحوه سفارشیسازی و شخصیسازی روابط با مشتری خود را ارتقا دهند. اکنون فرصتی برای مدیران این است که از داده های بزرگ و هوش مصنوعی برای ارائه تجربیاتی که وفاداری طولانی مدت ایجاد می کند، استفاده کنند.
فروشگاه های متصل: (Connected stores) افزایش بیوقفه تجارت الکترونیک بازیگران مد را وادار کرده است که در مورد نقش فروشگاههای فیزیکی تجدید نظر کنند. مدیران مد میتوانند با استفاده از برنامههای تلفن همراه درون فروشگاهی برای بهبود تجربه درون فروشگاهی و فنآوریهای micro fulfillment (تحقق خرد یک مدل توزیع است که تسهیلات تحقق را در پایگاه مشتری محلی می کند تا زمان تحویل را به یک روز یا کمتر کاهش دهد.) برای استفاده از فروشگاه برای عصر تجارت سریع، به مشکلات مصرفکننده بپردازند.
ارتقاء انتها به انتها: (End-to-end upgrade) ابزارهای دیجیتال و تجزیه و تحلیل بخشهای کلیدی زنجیره ارزش مد را تغییر دادهاند، اما این بهینهسازیها اغلب در سازمانها حذف میشوند و پتانسیل پیشرفتهای متقابل عملکردی را محدود میکنند. برندها باید ادغام زنجیره ارزش سرتاسری را برای ایجاد راههای کارآمدتر و سودآورتر آغاز کنند.
ابتدا قابلیت ردیابی: (Traceability first) سیستمهای ردیابی با نرمافزار ردیابی و کلان داده به برندهای مد کمک میکنند تا به زنجیرههای تامین خود دسترسی پیدا کنند تا کل چرخه عمر محصولات خود را درک کنند، این یک عامل کلیدی برای نقشههای راه پایداری است.
از میان تمام تحولات مبتنی بر فناوری که بر صنعت مد تأثیر میگذارد، یکی از جذابیتهای خاص جهانهای مجازی است که به عنوان متاورز نیز شناخته میشود. هزینه های جهانی برای کالاهای مجازی در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار رسید که در سال ۲۰۱۵ بیش از دو برابر شد. با حدود ۳۰ درصد از درآمدهای مربوط به دارایی های مد مجازی. در میان تقاضا برای محصولاتی مانند مد مجازی و NFT، شرکتهای مد با تمرکز بر نوآوری و تجاریسازی متاورس میتوانند بیش از ۵ درصد از درآمد حاصل از فعالیتهای مجازی را طی دو تا پنج سال آینده ایجاد کنند. اما وظیفه تصمیم گیرندگان تمرکز بر فرصت های خاص خواهد بود.
برای بسیاری از برندهای مد، تجربیات مشتری بسیار شخصی سازی شده، سنگ بنای کسب و کار دیجیتالی آنهاست. مشتریان آنها کمتر از این انتظار ندارند. پیشرفت در هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل، و محاسبات ابری به این معنی است که کسب و کارها ابزارهایی برای کار با انواع داده ها در کانال ها در زمان واقعی دارند. این می تواند از حرکت به سمت فراشخصی سازی حمایت کند، که در آن فناوری می تواند به تجارت الکترونیک مبتنی بر جستجو کمک کند تا به کشف فردی محصولات و سبک ها تبدیل شود. این ممکن است مشتریان را قادر می سازد تا به طور معمول به وب سایت ها و بازارهای مدیریت شده، از صفحات فرود گرفته تا پرداخت، دسترسی داشته باشند.برای تحقق بخشیدن به این چشم انداز، ممکن است تصمیم گیرندگان نیاز داشته باشند که داده ها و قابلیت های تجزیه و تحلیل خود را بهینه کنند و آنها را در مقیاس گسترده ارائه دهند.
در حالی که این ممکن است برخی ملاحظات مهم را ایجاد کند (به عنوان مثال، به موازات شخصیسازی، در سال آینده احتمالاً بسیاری از برندها روی عملکرد و تجربیات درون فروشگاهی سرمایهگذاری میکنند، شکاف بین کانالهای آنلاین و آفلاین را پر میکنند و از فناوریهای مستقل مانند آینههای جادویی، آویزهای متصل و هولوگرامهای تعاملی دور میشوند. . برنامههای «مشتری» تلفن همراه در فروشگاه میتوانند راهی بدون اصطکاک را برای همکاران فروشگاه ارائه دهند تا به مشتریان خدمات ارائه دهند، در حالی که برنامههای تلفن همراه در فروشگاه میتوانند به افزایش تعامل، کاهش نقاط درد مشتری و افزایش زمان صرف شده برای مرور کمک کنند. فراتر از سطح فروشگاه، نرمافزار رباتیک و بهینهسازی سهام میتواند به برندها و خردهفروشان در راهاندازی مراکز ریز تحقق، ادغام فروشگاههای فیزیکی به عنوان گرههای دیجیتال در شبکههای توزیع و تحویل و کاهش هزینههای تکمیل تا ۹۰ درصد کمک کند.
از پیشبینی تقاضا تا عملیات حملونقل، یک عنصر حیاتی در گسترش نقش فناوری میتواند استفاده از ابزارهای دیجیتال برای ایجاد بهبودهای سرتاسری در زنجیره ارزش باشد. برای کارایی بیشتر، برندها میتوانند سیلوهایی را که بسیاری از برنامههای دیجیتالیسازی را تعریف کردهاند، تجزیه کنند و چندین سیستم پشتیبان، گردش کار و توابع داده را یکپارچه کنند. بیش از ۶۰ درصد از مدیران مد بر این باورند که ایجاد فرآیندهای دیجیتال یکپارچه در سراسر سازمانشان در میان پنج حوزه اصلی دیجیتالی شدن آنها در سال ۲۰۲۵ خواهد بود. تجزیه و تحلیل ما نشان میدهد که با اتخاذ راهحلهای زنجیره ارزش با قابلیت دیجیتالی، برندها میتوانند ۵۰ درصد کاهش زمان ورود به بازار، افزایش ۸ درصدی فروش تمامقیمت و کاهش ۲۰ درصدی هزینههای تولید را شاهد باشند.
انتهای مطلب/