سازمانها برای هدایت فعالیت های مارکتینگ خود از شش مفهوم رقابتی استفاده میکنند. فلسفه مارکتینگ به صورت خلاصه در ادامه اشاره میگردد؛
مفهوم تولید: بر اساس مفهوم تولید، مشتریان طرفدار محصولاتی هستند که قیمت فروش پایینی دارند و همه جا در دسترس قرار دارند. ارائه دهندگان خدمات تمایل دارند بیشتر خود را به عنوان یک آفریننده و تولیدکننده ببینند تا یک فروشنده. همچنین تمایل دارند بیشتر به مسائل تکنیکی و فنی و دیگر عناصر درگیر در تولید آگاه باشند تا عناصری که موجبات رضایت مشتریان را فراهم می کند. در اینجا مارکتینگ نقش اندکی دارد. درواقع محصولات خودشان را میفروشند، چراکه مردم حق انتخاب دیگری ندارند.
مفهوم محصول: بر اساس مفهوم محصول، مصرفکنندگان طرفدار محصولاتی هستند که دارای بهترین کیفیت، کارایی یا ویژگی جدید باشند.
مفهوم فروش: سازمانهایی که پیرو گرایش فروش هستند، معتقدند محصولات باید فروخته شوند نه اینکه خریداری شوند.
مفهوم مارکتینگ: بر این اساس، راه حل رسیدن به اهداف سازمانی این است که برای کامل و یکپارچه کردن فعالیتهای مارکتینگ به منظور تشخیص و تأمین نیازها و خواسته های بازارهای هدف، از رقبای خود بهتر و مؤثرتر عمل کنیم. تئودور لویت درباره تفاوت مفهوم مارکتینگ و فروش گفته است: فروش عبارت است از پیدا کردن مشتری برای محصولاتی که در اختیاردارید و مارکتینگ عبارت است از حصول اطمینان از اینکه شما اقلام موردنیاز مشتریان را دراختیار دارید.
مفهوم مارکتینگ اجتماعی: بر اساس مفهوم مارکتینگ اجتماعی وظیفه مؤسسات و شرکت ها تعیین نیازها خواسته ها و آرزوهای بازارهای هدف و تأمین رضایت این بازارها بهگونه ای علمی تر و مؤثرتر از رقباست به نحوی که سبب حفظ یا ارتقای رفاه مصرفکنندگان و جامعه شود.
مفهوم مارکتینگ ارتباطی: بر اساس مفهوم مارکتینگ ارتباطی وظیفه موسسه تجاری و خدماتی ایجاد روابط رضایت بخش و بلند مدت با طرفهای اصلی همچون مشتریان عرضه کنندگان و توزیع کنندگان است با این هدف که آنها در بلند مدت روابط اقتصادی خود با موسسه یادشده را حفظ کنند ترکیب جمعیت پیوسته در حال تغییر است نظام اقتصادی با آهنگی بسیار کند رشد می کند و رقابت نیز نزدیک و بسیار پیچیده شده است. در اثر وجود این عوامل و همچنین عوامل دیگر در دنیای تولید و تجارت امروز مشتری یابی مشکل شده است بنابراین هزینههای جذب مشتریان جدید رو به افزایش خواهد بود و بر اساس برآوردهای انجام شده هزینه های جذب مشتریان جدید هفت برابر هزینه حفظ مشتریان کنونی است.