متن زیر خلاصهای از توصیهنامه یک مدیر آلمانی پس از چندین سال کار در صنایع مختلف ایران است:
۱-به کارشناسان و نخبگان سیستم خود هیچگاه فشار وارد نکنید آنها میتوانند کاری کنند که سیستم شما دچار بیماری هموفیلی شود و با کوچکترین زخمی خونریزی مداوم نماید.
۲-وجه ی طلبکارانه داشتن و ندیدن نقاط مثبت کارکنان یک ضعف اساسی است که نوآوری و خلاقیت را میمیراند.
۳-از ترس اینکه کارکنانتان جایگاه شمارا بگیرند اقدام به استخدام افراد ضعیف و غیرحرفهای ننمایید قطعاً کار کردن با حرفهایها مشکلات خاصی دارد ولی به پیشرفت سیستم و پیشرفت شما کمک میکند.
۴-بهجای ایجاد تفرقه بین کارکنان و ایجاد سیستمهای جاسوسی به فکر ایجاد اتحاد و نظم بین کارکنان باشید.
۵- در موردی مسائلی که نمیدانید تظاهر به دانایی نکنید. گاهی با پرسیدن یک سؤال مناسب میتوانید میزان هوش و سطح فکرتان را به دیگران اثبات کنید.
۶-از کوچکترین افراد مجموعه هم میشود چیزهایی یاد گرفت از فرصتهای یادگیری استفاده کنید.
۷-به کارکنانتان فرصت مناسب برای تفریح بدهید.
۸-استفاده نامناسب از ابزار اخراج باعث ایجاد ناامنی در محیط کار و بالطبع تنزل کیفیت میشود.
۹-مدیریت را مایه برتری بر دیگران ندانید. در کارکنان شما افراد زیادی هستند که از شما بااستعدادتر درزمینهٔ مدیریت هستند.
۱۰-موفقیت یک مدیر به اتومبیل، کتوشلوار، ساعت مچی و تجملات نیست.
۱۱- به همه مسائل ورود نکنید گاهی زمان حلال مسائل است.
۱۲- مدیریت را با نظامیگری اشتباه نگیرید. در خفقان و فشار هیچ استعدادی رشد نمیکند شاید چینیها بتوانند اپل بسازند ولی هیچگاه استیو جابز پرورش نمیدهند.
۱۳-اگر از پایینترین سطوح شروع بکار کردهاید و پلهپله بالاآمدهاید هیچکس مناسبتر از شما برای آن پست نیست.
۱۴-بهجای استخدام سه نفر با حقوق پایین یک نفر با حقوق بالا استخدام کنید یک نفر راضی بهتر از سه نفر ناراضی کار میکند.
۱۵- به هرکسی در جایگاه خودش قدرت و اختیار بدهید. به چارت سازمانی احترام بگذارید. وان را دور نزنید چه به سمت بالا چه به سمت پایین.
۱۶-از استخدام افراد دارای پارتی خودداری کنید.