09109200500 info@damaavand.com

اگرچه استفاده از تبلیغات رسانه اجتماعی موجب افزایش درآمدها می‌شوند اما تحقیقات صورت گرفته درباره آن‌ها محدود مانده است. تحقیقات اخیر، تجارب و باورهای کاربر را که در ایجاد نگرش به تبلیغات شبکه اجتماعی نقش دارند بررسی و اثربخشی مارکتینگ شفاهی (WOM) را با اقدامات مارکتینگ سنتی مقایسه کرده است. این پژوهش‌ها مارکتینگ رسانه اجتماعی را در میان وبلاگ­نویس­هایی که در یک کمپین ارتقای رتبه برند مشارکت داشته‌اند تحقیق کرده و درباره انگیزه وبلاگ نویسی و قابلیت‌های مارکتینگ شفاهی وبلاگ‌ها در مقابل مجلات آنلاین پژوهش کرده است. رسانه اجتماعی ذاتاً اجتماعی است، اما این ویژگی اجتماعی کمتر موردتحقیق واقع‌شده؛ اینکه برندها چگونه می‌توانند از این رسانه به‌عنوان مارکتینگ از رابطه مصرف‌کننده و ابزار مدیریتی، بهترین استفاده را ببرند.

بازی‌های اجتماعی مانند Farmville در شبکه‌های آنلاین همچون فیس‌بوک هواداران زیادی به خود جذب کرده و شرکت روزانه آن‌ها در این بازی‌ها و قرار گرفتن آن در محل خرید کاربران، موجب پیشرفت سریع‌تر آن‌ها می‌شود. بازی‌های اجتماعی مدل مارکتینگ و درآمد متفاوتی ارائه می‌کنند که نه‌تنها باید ارزشیابی شوند، بلکه برندها می‌توانند با بازی‌های اجتماعی برند سازی شده آنلاین رقابت کنند.

هنگامی‌که شرکت‌ها شروع به استفاده از CHECK-IN به‌عنوان یک ابزار تبلیغاتی می‌کنند، اپلیکیشنهای مبتنی بر مکان مانند Checking in یا Foursquare که در دو طرف خط بین مارکتینگ رسانه اجتماعی و مارکتینگ موبایلی خوانده قرار دارند، قابل‌توجه خواهند بود. در حال حاضر، Foursquare و Showtime با شراکت یکدیگر برای تبلیغ برنامه بیس­بال The Fran Cave، کاربرانی که با CHECK-IN، Foursquare کنند، یک بیس بال رایگان از دستگاه فروش تبلیغاتی مستقر در آنجا دریافت می‌کنند. به همین ترتیب خرده‌فروش‌ها هم شروع به ارائه تخفیف‌ها و یا کوپن‌های تبلیغاتی به مشتریانی کرده‌اند که در مکان آن‌ها در فیس‌بوک CHECK-IN کنند. واضح است که شرکت‌ها به قدرت شبکه‌های اجتماعی پی برده‌اند و معتقدند صرف اعلام موقعیت (مکان) مصرف‌کننده به دوستانش، ماهیتی تبلیغی دارد.

همچنین بخوانید:   بازاریابی ویروسی چیست؟

به تبعیت از این موضوع، عرصه بعدی که نیازمند توجه و تحقیق بیشتر است، قدرت مارکتینگ شفاهی (WOM) نه‌تنها در وبلاگ‌ها که می‌توان فعالانه محصول را در آن‌ها پروراند و در مورد آن صحبت کرد، بلکه در گفتگوهای طبیعی میان دوستان آنلاین اعم از تأثیر اقدامات ساده‌ای مانند like کردن، طرفدار شدن، یا پیروی از یک برند است. این فعالیت‌های کاربر در معرض دید همه دوستان و همراهان او قرار خواهد گرفت.

اگرچه بر کسی پوشیده نیست که رسانه اجتماعی واقعاً از دیدگاه تجارت الکترونیک بر سود و زیان تأثیرگذار بوده است، از استفاده آن‌ها به‌مثابه ابزار برند سازی غفلت شده است. اطلاعات بیشتری درباره نگرش‌هایی که کاربران رسانه اجتماعی به تبلیغات رفتاری در این رسانه‌ها دارند لازم است. وقتی‌که برندها می‌توانند تبلیغات خود را اجتماعی کنند اعم از دوستان کاربر که بر آگهی کلیک کرده‌اند، هدف‌گذاری رفتاری در رسانه‌های اجتماعی می‌تواند مفهومی کاملاً جدید به خود بگیرد. علاوه بر این، بررسی اینکه آیا تفاوتی در نگرش به آگهی‌های تبلیغات رسانه اجتماعی در برابر نگرش به تبلیغات دعوت‌شده در پروفایل‌ها یا حساب‌های کاربری وجود دارد یا خیر، برای درک بهتر بازاریابان از اثربخشی و کارآمدی این کمپین‌ها به‌عنوان راهی برای ایجاد رابطه با مصرف‌کننده و از همه مهم‌تر، درک نحوه تأثیرگذاری این تلاش‌ها بر نگرش‌های مصرف‌کنندگان به برندها و وفاداری برند، حائز اهمیت است.

انتهای مطلب/