پاسخ این سؤال مثبت است، هر زمان و در هرکجا که مصرف‌کنندگان درصدد انتخاب و تصمیم‌گیری میان چند گزینه باشند، برندینگ می‌تواند در این فرآیند نقش مهمی را ایفا کند. ازاین‌روست که بازاریابان می‌توانند از بحث برند سازی در هر موقعیتی که وضعیت انتخاب برای مصرف‌کننده وجود دارد استفاده کنند. با توجه به اینکه مصرف‌کنندگان امروزی با انتخاب‌های بسیار متعددی مواجه‌اند، جای تعجب نیست که برندینگ تا این حد فراگیر شده و رو به رشد است.

برندینگ محصولات مزیت‌های مهم و ارزشمندی را برای مصرف‌کنندگان و شرکت‌ها فراهم می‌آورد. اغلب شرکت‌ها از طریق برنامه‌های بازاریابی و سایر فعالیت‌های ترویج محصول برندینگ را آغاز می‌کنند اما درنهایت برند چیزی است که در ذهن مصرف‌کننده ایجاد می‌شود و به‌جای می‌ماند. برند موجودیتی ادراکی است که ریشه در واقعیت‌ها دارد؛ اما گذشته از آن، برندها فراتر از این مفهوم هستند و بازتابی از ادراکات و شاید حتی خصیصه‌های فردی مصرف‌کنندگان هست.

برندینگ با ایجاد یک ساختار ذهنی به مصرف‌کنندگان کمک می‌کند تا دانش خود را در مورد محصولات و خدمات سازمان‌دهی کنند و به‌این‌ترتیب تصمیم‌گیری باری آن‌ها ساده‌تر می‌شود. کلید معمای برندینگ در این است که مصرف‌کنندگان بتوانند تمایزهای موجود میان برندها را در یک رده از محصول دیگر به‌درستی درک کنند و بشناسند. این تمایزات می‌توانند با ویژگی‌های کارکردی محصول یا سایر ویژگی‌ها و ملاحظات نامشهود و تصویر آن در ذهن مصرف‌کننده مرتبط باشد.

جامعیت و حضور برندینگ با نگرش عمیق به‌کاربرده‌ای متفاوت و متنوع محصول در رده‌هایی مانند کالاهای فیزیکی، خدمات فروشگاه‌ها، کسب‌وکارهای اینترنتی، افراد، سازمان‌ها، مکان‌ها، ایده‌ها و هر کالا و خدمتی که قابل‌عرضه هست بیش‌ازپیش به چشم می‌آید.

به‌عنوان‌مثال، توانمندی‌های علم بازاریابی – مارکتینگ – را حتی در ایجاد برند برای کالاهایی که در گذشته به‌عنوان کالای اولیه به شمار می‌آمدند و جزو نیازهای اساسی به شمار می‌آمدند و به‌ظاهر از ویژگی‌هایی برای تمایز نیز برخوردار نیستند (مانند قند و شکر) با بهره‌گیری از برندهای معتبر تمایز بسیاری یافته‌اند و چندین برابر گذشته‌شان ارزشمند ساخته است. چند نمونه ساده و روشن این قبیل کالاها عبارت‌اند از: قهوه با برند Maxwell House، آرد با برند Gold Medal، نمک با برند Morton و حتی آب با برند Perrier.

این محصولات به شیوه‌های گوناگون و متنوعی از برندینگ بهره گرفته‌اند. عامل موفقیت هرکدام از برندها این است که مصرف‌کنندگان متقاعد شدند تمامی گزینه‌هایی که در این رده از محصول ارائه می‌شود مانند هم نیستند و تفاوت‌های ملموسی میان کیفیت آن‌ها وجود دارد. حتی در مواردی بازاریابان توانسته‌اند مصرف‌کنندگان را متقاعد کنند که یک محصول گرچه کالای مصرفی و اولیه به شمار می‌آید ولی می‌تواند از کیفیت بالایی برخوردار باشد و استفاده از آن پرستیژ داشته باشد. در چنین مواردی برند، مصرف‌کننده را از کیفیت بالای محصول مطمئن می‌کند. به‌نحوی‌که او می‌تواند به انتخاب این برند اطمینان و اعتماد کند و به آن وابسته شود.

انتهای مطلب/ لینک محتوا